در این نوشته می خوانید:
معلولیت یک اصطلاح است که بسته به زمینه فرهنگی خوانندگان، تجربیات شخصی آنها از شرایط ناتوان کننده، و هنجارهای جامعه ای که در آن زندگی می کنند، تصاویر مختلفی برای آنها به وجود می آورد. در سال های اخیر، با دور شدن از تعریف نسبتاً محدود ارائه شده توسط مدل پزشکی، روی اختلالات فردی “ناتوان کننده” آن فرد تأکید شده است. به عنوان مثال، یک کودک مبتلا به سندرم داون از آنجا که از لحاظ ذهنی دچار اختلال است و نمی تواند به اندازه همسالان خود یادگیری داشته باشد، معلول است.
در برخی از خانواده ها ممکن است دو یا چند کودک مبتلا به ناتوانی شدید وجود داشته باشد. در چنین خانواده هایی احتمال بیشتری وجود دارد که والدین تنها باشند، کمتر احتمال دارد که تنها سرپرست خانواده شاغل باشد، و یا اگر هم شاغل باشد، در مشاغل نیمه ماهر یا غیر متخصصانه مشغول به کار هستند. به این ترتیب، خانواده هایی هستند که به کمک های دولتی وابسته هستند و کمتر احتمال دارد که صاحب خانه خود باشند. در نتیجه فرزندان آنها از مراقبت های تخصصی دندانی بهره مند نمی شوند.
یک گروه پنهان از کودکان، آنهایی هستند که به علت بیماری مزمن فیزیکی یا روحی، ممکن است برای دوره های طولانی مدت در مراکز درمانی باشند، به همین دلیل یا به خدمات دندانپزشکی دسترسی ندارند یا پیگیر آنها نیستند.
احتمال بروز معلولیت ها در پسران، در افرادی که از خانواده های کم درآمد هستند، و در کودکانی که در سنین مدرسه هستند بیشتر است. نیازهای بهداشتی آنها، از جمله نیازهای دهان و دندان، اغلب نامناسب است. بیماری های دهان و دندان در کودکان و نوجوانان معلول، به دلیل احتمال افزایش خطر، ممکن است شایع تر باشد. برخی از کشورها مطالعات ملی روی کودکان معلول انجام داده اند، برخی دیگر نمونه هایی از کودکان مبتلا به اختلالات مختلف را تحت بررسی قرار داده اند و داده های جمع آوری شده را با افراد سالم مقایسه کرده اند.
اکثر این مطالعات ملی یا محلی یافته های مشابهی را گزارش داده اند؛ گرچه تعداد کودکان معلولی که پوسیدگی دندان ندارند ممکن است بالاتر از کودکان غیر معلول باشد، اما مدیریت بیماری های دندانی متفاوت است. کودکان مبتلا به اختلالات مختلف بیشتر احتمال دارد که پوسیدگی دندان درمان نشده داشته باشند، و در گذشته اگر هم مدیریت شده باشند، به جای ترمیم شدن کشیده شده اند. با این حال، از آنجا که به علت بهبود هم در سلامت دهان و هم تکنیک های مدیریت و درمان، مراقبت های دندانی نیز در حال توسعه هستند، این احتمال وجود دارد که این تفاوت ها از بین بروند. خدمات پیشگیرانه دندانپزشکی در کشورهای مختلف متفاوت هستند. در بعضی از مناطق، پیشگیری ارائه و به خوبی سازماندهی شده است، در حالی که در برخی مناطق دیگر تنها برای اقلیت بیماران در دسترس است.
علیرغم نیازهای آشکار، برخی پزشکان متخصص از نیازهای دهان دندان بیماران کودک دارای اختلالات مختلف آگاهی کافی ندارند، و دندانپزشکان به دلیل عدم اطمینان، و همچنین عدم صلاحیت برای درمان چنین گروه هایی در جمعیت، ابراز عدم تمایل به درمان می کنند. خانواده ها اغلب مشکلات شدید مالی در دستیابی به مراقبت های لازم دندانی برای فرزندان خود را تجربه می کنند.
کودکان معلول و دارای اختلال بیشتر احتمال دارد که از خدمات مالی عمومی استفاده کنند و به طور فزاینده ای در حال دسترسی به این خدمات هستند که می توانند ارائه مراقبت تحت آرام بخش یا بیهوشی کامل را فراهم کنند.
عوامل خطرسازی وجود دارند که در کودکان مبتلا به اختلالات در مقایسه با بقیه کودکان بیشتر شایع هستند. تعداد خیلی بیشتری از کودکان مبتلا به اختلالات ، در مدت زمان طولانی، داروهای مایع خوراکی مصرف می کنند، که یکی از پیامدهای آن سلامت ضعیف دهان و دندان از جمله پوسیدگی و احتمالا فرسایش دندان خواهد بود.
شیوع براکسیسم، یکی دیگر از اشکال فرسایش دندان، است که غالباً در کودکان معلول دیده می شود. سلامت پریودنتال اغلب در کودکانی که به دلیل عوامل زمینه ای، به عنوان مثال سندرم داون، و همچنین کمبود مهارت های دستی و عدم حذف مؤثر پلاک، ضعیف تر است.
با این حال، این جنبه های بهداشتی و عملکردی دهان و دندان هستند که اغلب باعث نگرانی والدین و پرستاران می شوند، یعنی مشکلاتی مانند ریزش آب دهان، فشردن دندان ها روی یکدیگر، و مشکلات تغذیه، نه لزوماً پوسیدگی دندان و بیماری های پریودنتال. با این حال، باید به این مطلب اشاره کنیم که، مهم است که دندانپزشکان به سلامت دندان ها و لثه ها در این بیماران توجه بیشتری داشته باشند و والدین و خانواده ها را تشویق کنند تا به پیشگیری از بروز این بیماری ها در این فرزندان خود متعهد باشند. در غیر اینصورت، خطر نادیده گرفته شدن مشکلاتی مانند پوسیدگی دندان ها وجود دارد.
مانند هر کودک دیگری، والدین یا سرپرستان قانونی کودکان معلول و دارای اختلال تنها افرادی هستند که حق دارند پیگیر مراقبت های دهان و دندان آنها باشند. در برخی کشورها این حق تا سن ۱۶ سالگی، در سایر موارد، ۱۸ سال خواهد بود. در تعدادی از کشورها، نوجوانان، اگر تشخیص داده شود که به این بلوغ رسیده اند که بتوانند نظر یا خود را برای انجام یا عدم انجام یک فرایند دندانپزشکی اعلام کنند، قادر خواهند بود این تصمیم را بدون نیاز به موافقت یا عدم موافقت والدین بگیرند. با این حال، بسیاری از افراد جوانی که اختلال ارتباطی دارند، بویژه افراد دارای معلولیت یادگیری، ممکن است هرگز صلاحیت رضایت، چه کلامی چه مکتوب، را برای انجام فرایندهای دندانپزشکی را نداشته باشند. این به عهده اعضای تیم دندانپزشکی خواهد بود که تصمیم بگیرد که آیا فرد صلاحیت رضایت را دارد یا خیر، و اگر خیر، بر اساس قوانین کشور خود برای مدیریت مسائل مربوط به صلاحیت رضایت نوجوانان نزدیک یا بالاتر از سن معمول رضایت، عمل کند. طلاحیت روز به روز تغییر خواهد کرد و به ماهیت فرایند بستگی خواهد داشت. صرفنظر از این، بیمار همیشه باید اطلاعات مربوط به درمان را به صورت جداگانه دریافت کند و این فرصت به او داده شود تا موافقت یا عدم رضایت خود را اعلام نماید.